۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

شب یلدا,شب تولد ایزد “میترا”, مهر ایزد پارسی گرامی باد

شب یلدا,شب تولد ایزد “میترا”, مهر ایزد پارسی گرامی باد

سقراط خطاب به آلکیبادس اول پادشاه یونانی:

<<اگر اجداد خود را در برابر اردشیر پسر خشایارشا نمایش دهی بی گمان بر تو 

 

خواهند خندید…>>

بب

بدون شک برای نوشتن از میتراییسم بایستی بیش از8000 سال تاریخ ایران را ورق بزنیم پس در چنین یادداشت کوتاهی نمی توان به تمام مطالب اشاره کرد .


مطالب زیادی در نوشته های فارسی درون اینترنت می توان پیدا کرد که برای جلوگیری از اطاله کلام از آوردن دوباره آنها خودداری می کنم.همچنین در تکمیل مطالب این پیوند اضافه می کنم که میترا داور مردگان و بر ارابه ای سوار است که چهار اسب سپید آن را می کشند که نماینده 4 عنصر  هستی هستند.










بایستی دقت کرد که این ایزد را با ایزد آناهیتا نباید اشتباه گرفت .آناهیتا نیز بر ارابه ای چهار اسبه سوار میباشد که اسبها نماینده باد و باران و تگرگ و ابر هستند. ونیز گفتنی است که در هنگام ظهور دوباره میترا و آناهیتا در روز رستاخیز هر دو سوار بر یک ارابه هستند.عکس زیر که از وبلاگ راییکا برداشته شده می تواند” تجلی” چنین نمادی در دوره مادها باشد هر چند که در واقع در توضیحات آن اشاره ای به میترا و آناهیتا نشده است.

درباره ارتباط بین ادیانی که منشا آنها میتراییسم است صحبت های زیادی شده است.فهرست وار به چند مورد اشاره میکنم که تاثیرات مهمی از میتراییسم ایرانی گرفته اند:میترای یونانی ,زرتشت, مسیحیت, یهود, اسلام, هوروس خدای آفتاب مصر,بودا و  تائوی چینی که در صورت لزوم برای رفع شبهه در کامنتها پاسخ گو خواهم بود.

در این میان به جالب ترین بخش ها اشاره میکنم:

زرتشت سوم در زمان گشتاسب هخامنشی ظهور کرد.گشتاسب قبل از کوروش بزرگ میزیست و یکی از حکام محلی به حساب میامدکه در عهد عتیق از او با عنوان “داریوش مادی” اسم برده شده است.گشتاسب از پذیرفتن دین زرتشت خودداری کرد  اما در همان هنگام 4 اسب سوار سبز پوش به حمایت از زرتشت از آسمان فرود آمدند و این باعث شد که گشتاسب در گسترش دین زرتشت بکوشد.(در اینجا نمادهای تکراری فرود خدایان(سفینه ها) و نیز 4 اسب میترا جالب است).

این زرتشت را از دو زرتشت قبلی که یکی مزدایی و دیگری زروانی است متمایز می کنند و میترایی می نامند.هدف از این روده درازی این بود که دین رسمی مهر را همین زرتشت در زمان هخامنش آورد و بر سه پایه ی “اهورا, میترا و آناهیتا” قرار داد که در گذر زمان به “پدر, پسر و روح القدس” تحول یافت.میترا پس از آن تبدیل به مسیحیت شد وهمزمانی ولادت عیسی و میترا نیز تاییدی بر این فرضیه است.


به سنگ نگاره دوره هخامنش زیر که تصویری از آناهیتا و میتراست نگاه کنید:

 

 

 

 

 

 

 

فیثاغورث در سیاحتنامه ی خود در صفحه 67 در توضیح آیین های ویژه مهرپرستی ناخودآگاه “شام آخر” را تعریف می کند:

<<زرتشت وظایف پیشوایی را به جای آورد(…)هر یک نانی خوردند و ظرفی آب نوشیدند و این نشا نه ورود به حیات جدید بود(…)یک روحانی (…) تاجی آویخته به نوک تیغ به آنان تقدیم کرد (…) و گفت مهر تاج من است>>

شباهت های این دو دین بسیار زیاد است و البته درباره چگونگی انتقال این دین به اروپا افسانه ای است که چندان صحیح به نظر نمی رسد ولی صحیح ترین روایت این است که با ازدواج دختر زرتشت به نام آناهید (آنائیس) با توما قیصر روم باعث انتقال میترا به روم و نهایتا ایجاد میترای رومی شد.

درباره انتقال میترا به مصر نیز باید به “آخن آتون” فرعون مصری  که مادرش از نژاد آریایی بود  نیز همسرش “نفرتی تی” که از آریای های میتانی بود باید اشاره کرد.”برتلو” عقیده دارد که ریشه آیین مصری آتون از معتقدات مزدایی ایرانیان پیش از زرتشت است و نیز فروید نیز آنها را متاثر از گاتهای زرتشت می شناسد.در این میان عکسی را که در کتاب پیدا کردم برایتان می گذارم که تصویر خود نیازی به توضیح ندارد و انتقال اسطوره های پارسی را به مصری نشان می دهد.با مقایسه دو تصویر شباهت های زیادی پیدا می کنید:

اما درباره اسطوره های میتراییسم مطالب زیر خالی از لطف نیست:

نخستین زوج انسانی در اسطوره های ایرانی “مشی و مشیانه ” نام دارند و آشکار نبود که کدام نر و کدم ماده هستند و بر خلاف زرتشت که انسان اول را کیومرث میدانست میتراییسم کیومرث را فردی می داند که در رستاخیز در حالی که مشی و مشیانه به پهلوی چپ و راست او چسبیده اند ظهور می کند.تشخیص مرز بین زرتشت اول و میتراییسم چندان ساده نیست اما در زرتشت پسین سروش بخشی از وظایف میترا را بر عهده گرفته است.

میترا با قربانی کردن گاوگویای آرزویی است برای یک زندگی روحانی که به انسان اجازه می دهد بر عواطف حیوانی بدوی چیره شود و به آرامش دست یابد.

منابع:
کوته نوشت از کتابهای:
پیامبر آریایی نوشته امید عطایی
انسان و سمبولهایش نوشته کارل یونگ
اسطوره های سنتی نوشته جی سی کوپر
سیاحتنامه ی فیثاغورث 






مارک جدید غیر عادی برای پیراهن